نیم نوشته

نیم نوشته های من

نیم نوشته

نیم نوشته های من

نیم نوشته

تجربیات 5 ساله ی من از زمانی که روی زمین فرود اومدم

طبقه بندی موضوعی
پیوندهای روزانه

زندان

شنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۱، ۱۲:۳۵ ب.ظ
تا حالا پیش اومده تو شرایطی گیر کنی که احساس کنید تو یه زندانی ... داری خفه می شی و مجبور باشی اونجا بمونی ... زجر آوره مگه نه ؟! ولی حالا به این فکر کن : زندانبانها هم توی زندان زندگی می کنن ... گاهی هفته ها مرخصی هم نمی رن ... همون غذا ... همون محیط بسته (شاید چند متر آزادتر ) چی باعث میشه که زندانی بودن انقدر احساس وحشتناکی داشته باشه ، ولی زندان بان بودن نه ؟! باز هم مسئله "نگاهه" ... مسئله اینه که زندان بان داره با خودش فکر می کنه که سر شغلشه و زندانی فکر می کنه تو زندانه ! تو شرایط سخت نگاه ماهه که شرایط رو سخت یا آسون می کنه ... من اگه احساس کنم کسی مجبورم می کنه طور خاصی زندگی کنم احساس قربانی شدن می کنم ... ولی وقتی آگاهانه با قضیه برخورد کنم ... شاید همون جور زندگی کنم ! ولی نگاهم اینه که خودم تصمیم گرفتم به خاطر شرایط اونجوری که اون فرد می خواد زندگی کنم ... می تونم خیلی چیزا رو جور دیگه ای انجام بدم ... ظاهر همون ظاهره ولی آگاهی باطن کار رو عوض می کنه ! بذار مثال بزنم ... جایی کار می کنم که رئیسم بسیار بدبین و غرغروه ... روزگاری نه چندان دور با احساس قربانی شدن ، با احساس انزجار باهاش می جنگیدم تا ثابت کنم مسایل اونجور که اون میگه نیست ... و آخر سر با غرغر به کاری که اون می خواست تن می دادم ... این روزها کار همون کاره ، رئیس و اخلاقش هم همونه ... ولی آگاهی از اشتباه اون ، اگاهی از اینکه من نمی تونم چیزی رو تغییر بدم ، آگاهی از اینکه جنگ فایده نداره ... باعث شده با لبخند ، لذت و نگاه خاصی(که بهش می گیم نگاه عاقل اندر ...  ) همون کارها رو انجام بدم ... عین یه بازی شده ! ما بازی های احمقانه ی زیادی در کودکی و بزرگسالی انجام دادیم و ازشون لذت بردیم ... اینم یکیشون ! آییی عمو زنجیر باف ... بذار گرگه و گله ببره ... شایدم چوپون داریم و نذاره !!!! شاید پسرا شیرن مثل شمشیرن ... شایدم نیستن .... و کی گفته زندگی یه بازی نیست ... پی نوشت : (امیدوارم مثالم باعث اخراجم نشه ! رئیس من فردی است مهربان و دوست داشتنی که تار موشو به دنیا نمی دم ! رضااااااا دوستت دارم ... تو عاقل ... تو کار درست ... این مثال بود )
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۱/۰۴/۱۰
نیم نوشته

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی