واقع بینی
يكشنبه, ۵ شهریور ۱۳۹۱، ۰۵:۳۳ ق.ظ
واقع بینی یا همون پذیرشی که همیشه ازش اسم میبرم یکی از عوامل آرامشیه که توی مسیر آرامش بدستش آوردم ...
واقع بینی برای من متعادل کردن و واقع گرایانه کردن سطح انتظاراتم از آدمهای اطرافم ، زندگیم ، شرایطم و کلا دنیاست ...
این واقع بینی به من احساس رضایت و آرامش میده ... تو این دنیا همه چیز سر جای خودشه ... دقیقا جایی که باید باشه ! و این من و ذهنمیم که انتظار داریم همه چیز اونجور باشه که ما می خوایم !
بخش آخر دعای آرامش یادتونه ؟ خداوندا مرا فهمی ده که متوقع نباشم دنیا و هر چه در آن است آنگونه که من می خواهم باشد !
وقتی از آدمهای اطرافمون اندازه ی چیزی که هستن انتظار داشته باشیم دیگه در شرایط مختلف رنجیده خاطر نمی شیم چون "انتظارات ما بذر رنجش های ما هستند " ...
وقتی دست از اگه ... و کاشکی ... برداریم و چیزهای تغییر نیافتنی رو بپذیریم چقدر آروم میگیریم ... دست از شتاب و عجله و زور زدن اضافی برای تغییر بر داریم بذاریم هر چیزی در موقع خودش اتفاق بیافته ...
معنی حرفای من این نیست که مثل یه گیاه رفتار کنیم و با هیچ چیز کاری نداشته باشیم! برعکس ! جنگیدن برای تغییر چیزهای تغییر یافتنی بخش مهمی از ارزش زندگیه .... ولی تشخیص این دو نیاز به تعادل و تفکر داره ...
به هر مطلبی که بهش می پردازم یه جورایی بر می گرده به دعای آرامش :
خداوندا آرامشی عطا فرما تا بپذیرم آنچه را که نمی توانم تغییر دهم ، شهامتی که تغییر دهم آنچه را که می توانم و بینشی که تفاوت این دو را بدانم ...
۹۱/۰۶/۰۵