دعا
چهارشنبه, ۲۴ آبان ۱۳۹۱، ۰۵:۲۳ ق.ظ
تا بحال چند بار چیزی رو از خدا خواستی که وقتی بهش رسیدی (بهت داده شد ) زندگیت رو آشفته کرد و پشیمان شدی ؟
ماجرای ما ماجرای بچه ی نق نقو و لوسیه که به مادرش گیر میده و خوراکی ای رو می خواد که براش ضرر داره ... لباسی رو می خواد که اندازش نیست ... مادر عاشق بچشه و نمی خواد گریه و زاری بچه رو ببینه پس بهش خواسته ی بی جای بچه رو می ده اما بچس که باید عواقب کارش رو بپذیره ...
خدای مهربون ما عاشق ترینه ... و عاشقانه تک تکمون رو دوست داره ... بیشتر از هر مادری ...
اگه کینه ها و رنجش ها و ترس ها و اشتباهات و گناهان و غباری که از نواقص اخلاقیمون روی دلمون نشسته رو کم کنیم (فکر می کنم اینا تعدادی چیزایی هستن که نمی ذارن دعاهامون مستجاب بشه ) دعاهامون مستجاب می شه ... اما آیا خواست خدا رو در دعاهامون در نظر می گیریم یا خواست دلمون رو ... آیا با تسلیم و فروتنی دعا می کنیم یا با زیاده خواهی و غرور ....
خدایا ... منو یاری کن در راه تو حرکت کنم ... طبق خواست و اراده ی تو زندگی کنم ... در مسیر تو گام بردارم ... آنچه صلاحمه بهم هدیه کن ... و دلم رو آرام آرام آرام نگه دار ...
۹۱/۰۸/۲۴