جنبه های مختلف بیماری
يكشنبه, ۲۴ دی ۱۳۹۱، ۰۷:۰۵ ق.ظ
خوب حالا قسمتهای مختلف بیماری رو با هم مرور کنیم ...
6 - بیماریم به چه صورت از لحاظ روانی، روحانی و احساسی بر روی من تأثیر گذاشته است؟
این سوال اونقدر قابل بحث و بسطه که میشه ماهها دربارش نوشت ، من از لحاظ روانی تعادل نداشتم ! ذهنم دائم درگیر خودمشغولی های مختلف ، خود محوری ، وسوسه های عجیب و مختلف بود که واسه بها دادن بهشون مثل اسیری در چنگال بیماری به هر کسی و هر چیزی خسارت می زدم تا به وسوسم بها بدم ... من دائم افسرده و پرخاشگر بودم ، همیشه نا امید ، بد بین و هزار مشکل روانی دیگه
از لحاظ روحانی : روح من در خوابی عمیق بود ، معنویتی که دنبالش بودم توهم بود ، خدایی که میشناختم فقط واسه گله و شکایت بود و مسئول همه ی خرابی های زندگیم ... اصلا باور ، امید و ایمانی در زندگیم جا نداشت ... هیچ کس و هیچ چیز رو برتر از خودم نمی دیدم ، اعتقاداتم سست بود و اعتقادات دیگران رو هم زیر سوال می بردم ...
از لحاظ احساسی : احساساتم یا مرده بودن (مثل عشق ، فداکاری ) یا در جای خودشون قرار نداشتن ! جایی که باید احساس ترس می کردم احساس شجاعت می کردم و دست به کارای احمقانه می زدم ، جایی که باید احساس عشق و فداکاری کنم حس بی رحمی فعال میشد ... جایی که به من مربوط نبود و باید آرام بودم احساس عذاب وجدان ، گناه ، خجالت و ... می کردم و بالعکس ... هیچ حسی در جایگاه واقعی خودش قرار نداشت و درد آور اینجا بود که این احساسات عملکردهای اشتباه برام به دنبال داشت و زندگیم ... بووووووووووووم !!!!
۹۱/۱۰/۲۴