فراموشکاری
شنبه, ۴ خرداد ۱۳۹۲، ۰۶:۰۳ ق.ظ
امروز به یکی از بزرگترین گیرهای این روزهام در مسیر آرامشم پی بردم : ننوشتن ترازنامه ی قدم دهم ... دقیقا از وقتی که بطور روزانه حتی برای دقایقی اوضاع بهبودیم رو مرور نمی کنم دچار آشفتگی ای نامرئی و از درون شدم ...
انگار ما آدمها باید هر روز هدفهامون رو به خودمون یادآوری کنیم وگر نه خیلی زود فراموش می کنیم کی هستیم ، کجا میریم و چه باید بکنیم ...
تنها باری که تونستم توی زندگیم به هدفی برسم اون وقتی بود که هر روز هدفم رو مرور کردم ، هر روز از خودم پرسیدم در راستاش چیکار باید بکنم ، هر روز برنامه ای داشتم برای نزدیک تر شدن بهش ، هر روز ... فراموش نکردم چی می خوام و باید چکار کنم ...
من برای حفظ آرامش و پاکیم نزدیک به 3 ساله که روزانه خودم رو مقید کردم که از عادات ناخوشایندم پرهیز کامل کنم ... این یعنی اینکه بطور روزانه فراموش نکردم که چه تعهدی به خودم دادم ، به خودم امتیاز ندادم ، به خودم نگفتم این یک روز رو آزادی ، فرداش برگرد سر پرهیزت ...
و تا امروز تونستم مسیرم رو ادامه بدم ...
نیما ! هر روز تکرار کن :
فقط برای امروز برنامه ای خواهم داشت و سعی خواهم کرد به بهترین وجه ممکن به آن عمل کنم ...
۹۲/۰۳/۰۴