آینده ، انتظار
پنجشنبه, ۱۷ مرداد ۱۳۹۲، ۰۶:۰۹ ق.ظ
چقدر از روزت ، ماهت و سال و زندگیمون رو در انتظار میگذرونیم ؟! چه انتظاری ؟! انتظار اینکه برسم خونه ، انتظار اینکه ترافیک تموم شه ، انتظار اینکه این کاری که دارم انجام میدم تموم بشه ، انتظار شب شدن ، انتظار رسیدن ، انتظار ... انتظار ... انتظار ... و جالبه بعد از اینکه این انتظار کوچولو سر میاد فورا یه انتظار دیگه جاش رو می گیره ... و جالبتر اینه که اینا انتظارای کوتاه مدت ما هستن ... یکسری انتظار بلند مدت مثل وقتی قبول بشم دانشگاه ، وقتی ترفیع بگیرم ، وقتی شازده ی رویاهام بیاد ، وقتی ...
دقت کردید ! تقریبا تمام لحظات ما در انتظار آینده میگذره ... آینده ای که اصلا وجود نداره ! آینده وجود نداره ... نداااااااره ! و این یعنی داریم لحظاتمون رو به آتیش میکشیم و قربانی چیزی می کنیم که وجود نداره ! این یه فاجعست که خیلی خاموش اکثر ما رو در چنگ خودش داره !
تمام لحظات ما در حال میگذره ، چون همه چیز اکنونه ... چون آینده ای که بهش فکر می کنیم وقتی برسه دیگه آینده نیست ... یه الان میشه ! چون تنها عملکرد صحیح و طبق برنامه ریزی الان منه که منو به خواسته هام میرسونه نه فکر کردن به آینده ...
چرا بجای انتظار تمام شدن ترافیک به اطرافم نگاه نکنم ، زیبایی ها رو نبینم ، از موزیک لذت نبرم ... (ترافیک که چه من منتظر باشم و غصه بخورم و چه اینکار رو نکنم تموم میشه ! ) ... ما باید از لحظه هامون لذت ببریم ... در این حال بهتر نمی تونیم فکر کنیم ؟ کار کنیم ؟ و رشد کنیم ...
۹۲/۰۵/۱۷