نیم نوشته

نیم نوشته های من

نیم نوشته

نیم نوشته های من

نیم نوشته

تجربیات 5 ساله ی من از زمانی که روی زمین فرود اومدم

طبقه بندی موضوعی
پیوندهای روزانه

[عنوان ندارد]

يكشنبه, ۱۷ آذر ۱۳۹۲، ۰۷:۲۰ ق.ظ
اول اینکه آندیا یادم انداخت که یادی از مجید "نظر بسته" بکنم !!! مجید جان ، با نظر ، بی نظر ، دوستت داریم ! دو تا داستان : اول : داستان فیل : توی هندوستان فیلها وقتی به دنیا می آن و کوچیکن ، فیل بان ها پای اونها رو به شاخه ی کوچیکی که توی زمین فرو می کنند با طناب می بندن ... فیل شروع می کنه به تقلا برای نجات خودش ... و چون کوچیکه موفق نمی شه ... این تلاش چندین روز ادامه پیدا می کنه و شکست ، پشت شکست این "باور" رو در فیل به وجود میاره که نمی تونه خودش رو نجات بده و دست از تلاش بر میداره ... و اینطوریه که فیل وقتی بزرگ شد ... تنها با بستن پاش به یه شاخه ی نازک فرو رفته در زمین ! سرجاش می مونه و کوچکترین تلاشی برای رهایی از بند نمی کنه ... دوم : ماهی : دانشمندان دو نوع ماهی رو که یکی غذای دیگری بود توی یه آکواریوم انداختن ... بینشون یه دیوار شیشه ای گذاشتن ... ماهی گرسنه برای خوردن دیگری بارها به سمتش حمله کرد ... و هر بار سرش به دیوار شیشه ای خورد ... بعد از گذشت مدتی شرایط رو پذیرفت و دیگه به سمت ماهی دوم حمله نکرد ... بعد از چند وقت ، دانشمند ما شیشه رو برداشت ... ولی ماهی که باور کرده بود راهی واسه رفتن به اون سمت نداره ، حتی وقتی گرسنه ی گرسنه بود فقط در نیمی از آکواریوم میچرخید ... برام مهم نیست اینها داستان هستند یا واقعی ... ولی باورهای ما همینطورند ... من نه ماهی بودم ، نه فیل ... ولی نیمایی بودم که سالها با توهم حصارهای مختلف هیچ تلاشی نکردم ... ولی این حصارها شکستنیه ... کی گفته من حق ندارم توی خیابون قهقهه بزنم ... کی گفته بستنی توی سرما ضایعه ... کی گفته من حق انتخاب ندارم ... بزرگترین هدیه ی خداوند به من به عنوان اشرف مخلوقاتش : "حق انتخابه " ... یه یه منو با "بی نهایت انتخاب" پیش روم ... زندگی خیلی هیجان انگیزه ... لازم نیست برای خودم خطر و هیجان نامعقول درست کنم ... انقدر چالش پیش روم هست که لازم نیست خودم رو توی دردسر بندازم ! دیروز فکر کردم چقدر دوست دارم یه زبان خارجی عجیب غریب یاد بگیرم ! (کره ای ، اسپانیایی ، چینی .... ) من امروز دارم درس می خونم (و پیرمرد کلاسمونم ) و این یعنی کلی انرژی و هیجان جدید توی زندگیم ... من بی نهایت انتخاب دارم ... و این یعنی زندگی ...
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۹/۱۷
نیم نوشته

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی