۱۸دی
کجا با این عجله ؟ چرا همیشه منتظریم یه چیزی تموم بشه ؟کارام که تموم بشه ... برسم فلان جا ... فلان کار رو که انجام بدم ... به این دقت کردی که تقریبا تمام لحظاتمون در انتظار می گذره ! انتظار اینکه کاری که داریم انجام می دیم تموم بشه ؟
چرا اینقدر شتابزده ایم ؟ مگه کجا می خوایم بریم ؟ کجا برای رفتن هست ؟ مگه ما همیشه "اینجا" نیستیم ؟ مگه همیشه "الان" نیست ؟ توی ترافیک به جای بوغ زدن و فکر کردن به اینکه چقدر دیگه می رسی ، نمی تونی به نگاه کردن به اطرافت ، لذت بردن از موقعیت ها ، فکر کردن به یه چیز خوب بپردازی ؟ بوق تو چقدر تغییر ایجاد می کنه ؟ غرغر کردن چطور ؟
باز هم این صدای مرموز توی سرمونه که می گه بوغ بزن ، غرغر کن ، چقدر زندگی مزخرف شده ، عجله کن ! جا می مونی ، همه جا رو بریز به هم ... یه ضرب المثل یادم اومد که خودم تعجب کردم :
عجله کار شیطونه !
(تا حالا هم شک کردیم که این صدا که می خواد همیشه نا آروم باشیم و ناراضی رو می شه صدای شیطان هم نامید ! )
بیاد تمرین کنیم ، هر جا که هستیم شرایط رو بپذیریم ، اونجا باشیم جای اینکه به ذهن اجازه بدیم حرفای اضافی بزنه ، همون لحظه باشیم جای اینکه به آینده و گذشته بریم ، تمرین کنیم از همین الان لذت ببریم ، موقعیت هامون رو برای لذت بردن از زندگی با شتابزدگی از دست ندیم چون "همه چیز همون جاییه که باید باشه ! "