مرور
يكشنبه, ۷ خرداد ۱۳۹۱، ۱۲:۱۷ ب.ظ
اومدم بنویسم ... ذهنم آروم و خاموشه ... حتی نوشتنم نمیاد ... نگاهی به گذشته وبلاگ کردم ... یکشنبه بیست و هفتم آذر 1390 اولین نوشته ای که تو وبلاگ گذاشتم ... نزدیک به شش ماهه که می نویسم ... و چه حجمی از مطالب ... مطالبی که نمی دونم کدومشون رو از کی آموختم ... کدومشون رو چه زمان آموختم ... همشون فقط حاصل صبر بود و پشتکاری که طی 20 ماه و 20 روز به خرج دادم ... ولی آموخته ها برام جالب نبود ... رشدشون جالبتر بود و عملکردی که نسبت بهش داشتم ... نگاه می کنم ببینم چقدر از آنچه که گفتم در زندگی ام جاریه ؟ ... تقریبا همش ... و این چیزیه که باعث شده امروز اینقدر آروم باشم ... توی این مدت زمانهایی پیش اومد که از خودم و نوشته هام بیزار بشم ... روزهایی بود که به آنچه هستم و می نویسم و عمل می کنم افتخار کنم ... روزهایی بود که احساس تنهایی خفه کننده شده بود ... روزهایی بود که از اینکه تنها نیستم و اینهمه دوست دوست داشتنی دارم کلی ذوق کردم ... و زندگی ترکیبی از این بالا و پایین هاست ... نگاه که می کنم می بینم اگه سختی های گذشته رو صبورانه و عاقلانه پشت سر نمی ذاشتم امروز اینجا نبودم ... پس می خوام یه پست شکر گذاری بنویسم ...
۹۱/۰۳/۰۷