نیم نوشته

نیم نوشته های من

نیم نوشته

نیم نوشته های من

نیم نوشته

تجربیات 5 ساله ی من از زمانی که روی زمین فرود اومدم

طبقه بندی موضوعی
پیوندهای روزانه

خدای مهربون من ...

سه شنبه, ۶ دی ۱۳۹۰، ۰۸:۰۲ ق.ظ
دیروز با یکی از دوستام صحبت می کردیم ... درباره خدا... بحث قشنگی بود ! خدای شما کیه ؟ یه پیرمرد ریش سفید که اون بالا نشسته و اخمو منتظره که گناه کنید و یه ضرب زغالای داغ رو آماده کرده تا بندازتتون توش ؟ یه موقعی خدای من هم خود خودش بود ... چقدر حساب می بردم ازش ، چقدر خجالت می کشیدم ازش ، چقدر دور بودم ، چقدر دور بود ... امروز با خدای دیگه ای آشنا شدم . اولین کاری که کردم این بود که از خودم پرسیدم دوست دارم خدام چه شکلی باشه ؟ چه چیزایی داشته باشه ؟ جواب ساده بود : مهربون باشه ، حالمو نگیره ، دوستم داشته باشه ، عاشقم باشه ، خیال نداشته باشه کبابم کنه ، مشکلاتم رو بم گوشزد کنه ، دستمو بگیره ، شوخ باشه ، خیلی قوی باشه ، هوام رو داشته باشه ، همیشه باشه ، روش حساب کنم ، رازدار باشه ، شماتتم نکنه ، عذابم نکنه ، بام در رابطه باشه ، باش راحت باشم ، ... و ده ها صفت دیگه نوشتم ... حالا اون خدای منه ! به همین سادگی ... مجموعه ای از همه خوبی هایی که می شناسم و می خوام  ، امروز راحت تر باهاش حرف می زنم ، ازش خجالت نمی کشم ، اشتباهام رو می بخشه و قول می دم تکرار نکنم . همیشه بم لبخند می زنه ... حالا نوبت منه که صفتهای اونو در خودم تقویت کنم ، منم می خوام اینجوری باشم ...
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۰/۱۰/۰۶
نیم نوشته

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی