۳۱مرداد
چند روز اخیر پیاپی به جملاتی در مورد "انتخاب" بر می خورم . یکی از بزرگترین و عجیب ترین هدایای خداوند به انسان ... تفاوت ما با سایر موجودات ...
حق انتخاب چیزی فراتر از اونیه که معمولا در موردش فکر می کنیم ... به زندگیم نگاه می کنم تا ببینم از حق انتخابم چقدر استفاده کردم ؟! در 29 سال اولش تقریبا هیچی !!! و در دو سال اخیر ... خیلی ... و چه لذت بخشه ...
عجیب به نظر میاد اگه به کسی بگن تو تمام عمرش خودش نبوده که برا خودش تصمیم می گرفته ؟! پس کی بوده ؟! باز هم صداااا (بحثی که در مورد صدا زمانی تو وبلاگ داغ بود... صدای ذهن ... شیطان ... می تونید رو کلمه ی صدا کلیک کنید و مباحث مرتبط رو ببینید . )
انتخابهام دائم توسط نواقصم انجام میشد ... نیمی از کارها از روی ترس ها بود (ترس از دست دادن ، ترس بدست نیاوردن ) ، نیمی از روی باقی نواقص مثل رودربایستی ، خشم ، شهوت ، حرص و طمع ، ....
همسرم رو کی انتخاب کرد (ترس از تنهایی ، هوس ، ترس قضاوت ، ... )
شغلم رو کی انتخاب کرد ( نا امیدی ، ترس ، اجبار ، شرایط ... )
رشته ی تحصیلی ام ( ساده اندیشی ، هوس ، راحت طلبی ، ... )
دوستام رو کی انتخاب کرد ( نیازهام ، ترس هام ، ... )
ولی امروز ... من حق انتخاب دارم . مسئولیت کارهایی که انجام می دم رو سعی می کنم تمام و کمال بپذیرم . می دونم زندگی منو انتخاب هامه که می سازه . می دونم من قربانی شرایط نیستم ... شرایط رو با انتخابهام به وجود میارم ... با مشکلات با انتخابهام مواجه می شم و چقدر لذت بخشه آگاهانه انتخاب کردن ، چقدر لذت بخشه که پای نواقص رو از انتخابها بیرون بکشم و اجازه بدم خودم ، با استفاده از ابزاری که تو مسیر آرامشم بدست آوردم ( مثل خویشتن پذیری ، صداقت ، روشن بینی ، پذیرش ، فروتنی ، مشورت و ... ) انتخاب کنم و نتایجش تا امروز برام فوق العاده بوده ... چون انتخابی رو که خواست خدا رو توش در نظر بگیری ... همیشه نتیجش همون خواست خداست ... و الخیر فی ما وقع ...