نیم نوشته

نیم نوشته های من

نیم نوشته

نیم نوشته های من

نیم نوشته

تجربیات 5 ساله ی من از زمانی که روی زمین فرود اومدم

طبقه بندی موضوعی
پیوندهای روزانه

فراموشی

دوشنبه, ۱۴ فروردين ۱۳۹۱، ۰۵:۱۳ ق.ظ
چقدر خوبه وقتی می تونی فراموش کنی خاطرات تلخ گذشته رو ... اما چقدر بده وقتی فراموش می کنی کی هستی ، از کجا اومدی ، به کجا می ری ... وقتی راهت رو و آهت رو فراموش می کنی ... وقتی فراموش می کنی ... زمانی بود (وقتی که هنوز به زمین نیومده بودم ) که روزهایی روی ابرها بودم ، ولی شب که می خوابیدم ، فرداش روی زمین بودم و همه چیز فراموش می شد ... وقتی غرق کارهای روزمره می شدم هر چه حال خوب بود می پرید و "فراموش" می کردم . امروز راه فراموش نکردن برای من تکرار هر روزه است ... و حتی تمدید ساعتی عهدی که با خودم بستم ،  من نیما هستم ، از تاریکی اومدم ، به روشنایی می رم ، از خواب اومدم به بیداری می رم ، مسیری که انتخاب کردن هر روز و هر لحظه بهتر بودنه ... شب قبل از خواب دعا می کنم و روز بعد از بیداری ... و این ذهن ... این صدای همیشگی عاشق اینه که منو آنچنان به بی اهمیت ترین چیزهای دنیا (خود دنیا) مشغول می کنه که فراموش کنم . امروز می دونم که ذهنم نمی خواد الان رو لمس کنه ، ذهنم فقط عاشق گذشته است (چون به منی که ساخته معنا می ده ) و آینده (که به منی که می خواد بسازه معنا می ده ) و با الان هیچ کاری نداره مگه برای دیدن الان از دیدگاه گذشته و آینده ...
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۱/۰۱/۱۴
نیم نوشته

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی