زمان
پنجشنبه, ۷ ارديبهشت ۱۳۹۱، ۱۲:۳۴ ب.ظ
این پست در مورد زمان رو بارها نوشتم و هر بار با نگاه از یه زاویه ی جدید ... اینکه می نویسم احساس امروزمه ...
صبر و شتابزده نبودن بزرگترین عامل رشد من تا امروز بوده . به اتفاقی که ظرف نزدیک به دو سال گذشته برام افتاده نگاه می کنم شگفت زده میشم ! حجم عظیمی از آگاهی و اطلاعات و دانش دریافت کردم و بسیاریشو به کار گرفتم (که نوشته های این وبلاگ بخش بسیار کوچکی از اونه ) ... ولی اگه این اطلاعات به صورت دانش خالص (مثلا یه کتاب مثل هر آنچه که سالها خوندم ) به دستم می رسید ، اگه ظرف سه ماه قرار بود اینا رو یاد بگیرم ، چه اتفاقی می افتاد ؟ آیا من این کسی می شدم که الان هستم ؟ هرگز ...
چقدر آزمون و خطا ، چقدر تکرار نا ملموس و دیدن تجربه های دیگران اتفاق افتاد تا دانش من به آگاهی و تجربه تبدیل شد . و من عجله ای نداشتم و ندارم ... چون میدونم مسیری بی پایان رو دارم دنبال می کنم و وقتی مسیری پایان نداشته باشه و هر روز جذاب تر باشه دلیلی برای عجله نیست ...
امروز دفتر 18 ماه پیشم رو نگاه می کردم ... نوشته هام چقدر کودکانه به نظر میاد ... و می دونم خوندن همین مطالب در یکی دو سال دیگه شاید برام همین طور به نظر بیاد ! ولی زیباییش به همینه که در هر لحظه همون جایی هستم که باید باشم ! امروز هم می دونم هر لحظه ، هر ساعت ، هر روزم فقط اگه یه کم بهتر از قبل باشه کافیه ...
کسی که کوه را جابجا می کند همان است که اولین سنگریزه را از زمین برداشت ...
۹۱/۰۲/۰۷