شعر
پنجشنبه, ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۱، ۰۵:۲۶ ق.ظ
شعر ناقصم رو یه کم کامل کردم و تازه با یک حال جدید خودم آشنا شدم ... روزهایی که شعر می گم مثل دیوانه ها ، مستها و ... سرخوشم ... امروز مستی ای که حافظ ازش می گه رو بهتر می فهمم ...
گاهی سقوط نقطه ی آغاز می شود
گاهی سکوت لهجه ی آواز می شود
پنهان به صد فریب کنم راز دل چه سود
با یک نگاه مشت دلم باز می شود
آنجا که درد نقطه ی آغاز عاشقیست
صدها غریبه محرم یک راز می شود
...
و یه احساس دیگه : امروز برای اولین بار 6 تا نظر توی باکس بود ... و امیدم به داشتن دوستان همراه و انگیزم برای نوشتن رو بیشتر کرد ... امروز سپاسگذاری رو تمرین می کنم ! "مرسی " !
۹۱/۰۲/۱۴