نیم نوشته

نیم نوشته های من

نیم نوشته

نیم نوشته های من

نیم نوشته

تجربیات 5 ساله ی من از زمانی که روی زمین فرود اومدم

طبقه بندی موضوعی
پیوندهای روزانه

بازی جدی

دوشنبه, ۱ خرداد ۱۳۹۱، ۰۴:۵۵ ق.ظ
دیروز توی مجله ی موفقیت مطلبی خوندم که چیزهایی رو به خاطرم آورد ... می گفت : اول بفهم که زندگی یه بازی بزرگه ، بعد خیلی جدی بازی کن ! و واقعا اگه بصورت یک بازی بهش نگاه کنیم و آدمهایی رو ببینیم که غرق در نقششون شدن و نمی تونن در بیان ... لبخندی رو لبهامون میشینه که می تونی مدتها رو لبهامون بمونه ! توی یه بازی به قواعدش عمل می کنیم ... تلاش می کنیم بهترین باشیم ... تلاش می کنیم برنده بشیم ... اما حرص نمی خوریم ، کنترل نمی کنیم ، در عین جدی بودن سخت نمی گیریم ... لذت می بریم . اینروزها وقتی دوستام با آشفتگی و در حالی که موهاشون سیخ شده و صورتشون سرخ شده و فکر می کنن آخر دنیاست برای کمک گرفتن پیشم میان (و تنها کمک من شاید همون گوش دادن و انرژی مثبتیه که می تونم بهشون هدیه کنم )  و لبخند و آرامش من رو می بینن که چطور مشکل عظیمشون ! با دو تا راه حل منطقی چقدر راحت قابل حله ! و نگرانی های وحشتناکشون چقدر پوچه و ترسهای کشنده و وحشتناکشون چقدر بیجاست ... تعجب می کنن ! اما اتفاقی که می افته اینه که اونا غرق بازی هستن ، و من که از بیرون بهش نگاه می کنن می دونم که موضوع اینقدر جدی و وحشتناک نیست ... و بخشی از بازی زندگیه ... اگه طبق قاعده عمل کنی طبق قاعده جواب می گیری ! وقتی غرق بازی میشم "صبر" رو یادمون میره ! و من توی این دو سالی که به زمین اومدم صبر رو به خوبی دارم تمرین می کنم و چه معجزه ایه این ابزار ... وقتی غرق بازی میشیم "عشق " رو یادمون میره ... وقتی غرق بازی میشم " لبخند " رو فراموش می کنیم ... وقتی غرق بازی میشیم "لذت بردن " رو از دست میدیم ...
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۱/۰۳/۰۱
نیم نوشته

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی