نیم نوشته

نیم نوشته های من

نیم نوشته

نیم نوشته های من

نیم نوشته

تجربیات 5 ساله ی من از زمانی که روی زمین فرود اومدم

طبقه بندی موضوعی
پیوندهای روزانه

مرگ

يكشنبه, ۴ تیر ۱۳۹۱، ۰۵:۵۰ ق.ظ
امروز صبح سنگ تموم گذاشتم واسه بلاگ ! سه تا مطلب با هم ! وجدان کاریم درد گرفت ولی حرفاییه که الان تو مودش هستم ... احساسمه و باید بگم ... اینکه با دوستی صحبت می کردم که داشت اینجور زندگی می کرد : "فعلا کاری به کار زندگی ندارم ... هدفم فقط دکتراس ... بذار دکترا رو بگیرم ، زمان همه چیز رو حل می کنه !!!" دوست خوبم ... زمان اون چیزیه که داری می کشیش ... پس چیزی رو حل نمی کنه ! مستقیما بهش گفتم اگه امروز عصر جناب عزرائیل اومد سراغت و گفت بپوش تا بریم !!! وقتی رسیدی اون دنیا و خدای مهربون ازت پرسید ... کی هستی ؟ چه کردی با فرصتی که بهت دادم ؟ چی بدست آوردی با امکاناتی که بهت دادم ؟ ازت چی باقی موند ... چی داری بگی ؟ می گی دکتر ... هستم ؟ می گی دکترا گرفتم ؟ می گی با امکاناتی که بهم دادی دکترا گرفتم ؟! می گی ازم مدرک دکترام باقی موند ؟ ... اینا که همش شد دکترا !!! واقعا از ما چی باقی می مونه ؟ کی هستیم ؟ چه می کنیم ؟ چی "واقعا" اهمیت داره ؟ راستش اینه که اگه دوست همیشگی ام عزرائیل الان بیاد ... من پوشیدم پس می گه بزن بریم ... و جوابهایی که دارم حس بدی بهم نمی ده ... من نیما هستم ، کسی که وقتی بیدار شد شروع کرد به حرکت به سمتت ... تمام سعی ام رو کردم از فرصتی که بهم دادی استفاده کنم ... در راه تو ... در راه شناخت خودم و تو ... در راه کمک ... در راه بیداری ... با امکاناتت سعی کردم برای خودم و اطرافیانم آرامش بسازم ... سعی کردم در راهت حرکت کنم ... سعی کردم رشد کنم ، سعی کردم تغییر کنم ... چیزی که بدست آوردم هدیه ی تو بود ... آرامش ... عشق به تو ، خودم و جهانت ... یه مسیر بدست آوردم به سمتت ... از من وبلاگی باقی موند که شاید روزی کسی رو به مسیری بکشونه که من هستم ... اثری باقی موند تو زندگی دوستانی که سعی کردم در مسیر بیداری کمکشون کنم ... لبخندی ابدی شد به لب کوچولوهایی که بهشون شوکولات دادم (دندون خرابشون پای والدینشون ) ... از من شعرهایی باقی می مونه که احساسم بود ... عشقی که ورزیدم ... خاطرات قشنگی که ساختم ... احساسای خوبی که هدیه دادم ... اینا که گفتم شاید به نظر خودخواهانه بیاد ولی احساسمه ... به این احساس می گم رضایت از خود ... حالا نتیجه ی این پرونده که می مونه دست خدا ...
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۱/۰۴/۰۴
نیم نوشته

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی