نیم نوشته

نیم نوشته های من

نیم نوشته

نیم نوشته های من

نیم نوشته

تجربیات 5 ساله ی من از زمانی که روی زمین فرود اومدم

طبقه بندی موضوعی
پیوندهای روزانه

آشفتگی

يكشنبه, ۱۸ تیر ۱۳۹۱، ۰۵:۴۰ ق.ظ
روزها ، هفته ها و گاهی متأسفانه ماهها و سالهایی هست که افسار زندگی از دستمون خارج میشه ... انگار قدرت اداره زندگی رو نداریم ! انگار همه چی دست به دست هم داده تا ضعیف و ضعیف ترت کنه ! چیزهای کوچیک هم تو این شرایط می تونن داغونت کنن . من به این شرایط می گم "غیر قابل اداره " شدن زندگی ... هر از گاهی چنین چیزی رو تجربه می کنم ، اما سالهاست اجازه ندادم بیش از چند روز طول بکشه ! برای اینکه به این شرایط غلبه کنم چند تا کار هست که باید انجام بدم : اول بدونم چیزی هست که از تعادل خارج شده و پیداش کنم !  قبلا به خوبی پی بردم که در مقابل خیلی چیزها ناتوانم ... وقتی که می بینم زندگیم غیر قابل اداره شده معنی اش اینه که در مقابل چیزی که عاجزم ، از نقطه ی عجزم خارج شدم ! مثال میزنم : من در مقابل شکمو بودنم عاجزم ! وقتی یادم میره و عاجز عمل نمی کنم شروع می کنم به افراط در خوردن ... چند روز ادامه می دم ... نتیجه ی افراطم می شه نارضایتی از شرایط روحی و جسمیم ... مشغولیت فکری ... احساسات بد ... افسردگی ... و فورا زندگی ام شروع می کنه به تحولی به سمت منفی ! جالبه که مشکلاتی که ربطی به افراط در خوردن هستن هم سر باز می کنن !  خوب که نگاه کنم می بینم تو این شرایط از اصولم هم دور میشم و تمایلی به اجراشون ندارم ... بهتر که نگاه کنم می بینم شروع کردم به افراط و تفریط در همه چیز ... معمولا مشورت و ارتباط با دوستانی که تو مسیر معنوی ام همراهیم میکنن رو هم فراموش می کنم ... حالا باید دست به کار بشم ... یه دوش ! به خودم میرسم ! باید خودمو دوست داشته باشم ! بعد یه تصمیم ! چند دقیقه آرامش ... مراقبه ... احساس کردن خودم و خدای مهربونم که همیشه شادی منو می خواد ... برسی موضوع : راه حل کدوم مشکلات در دست منه و کدومشون از قدرتم خارجه ؟ استارت می زنم ... مشکلاتی که راه حلش دست منه رو شروع می کنم به حل کردن ... برای این کار به برنامه ریزی و انرژی احتیاج دارم ... برای گرفتن انرژی کمی مطالعه ... کمی مراقبه ... تماس با دوستانی که در مسیرن ... مشورت ... و شروع به برنامه ریزی می کنم ... حالا عمل می کنم ...  در عین حال نباید یادم بره باید با چیزی که غیر قابل ادارم کرده مواجه بشم ... یا تغییر بدم ، یا بپذیرم ... امروز بعد چندین روز آرامم ... چون باز به آنچه که گفتم عمل کردم ...
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۱/۰۴/۱۸
نیم نوشته

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی