زندگی را نخواهیم فهمید اگر:
پنجشنبه, ۲۹ تیر ۱۳۹۱، ۱۲:۳۸ ب.ظ
نقلی مستقیم و بی اجازه از وبلاگ آندیا !
زندگی را نخواهیم فهمید اگراز همه گلهای سرخ دنیا متنفر باشیم فقط چون در کودکی وقتی خواستیم گلسرخی رابچینیم خاری در دستمان فرو رفته است.
زندگی را نخواهیم فهمید اگردیگر آرزو کردن و رویا دیدن را از یاد ببریم و جرات زندگی بهتر داشتن را لب تاقچه به فراموشیبسپاریم فقط به این خاطر که در گذشته یک یا چند تا از آرزوهایمان اجابت نشدند.
زندگی را نخواهیم فهمید اگرعزیزی را برای همیشه ترک کنیم فقط به این خاطر که در یک لحظه خطایی از او سر زد وحرکت اشتباهی انجام داد.
زندگی را نخواهیم فهمید اگر دیگر درس و مشق را رها کنیم و به سراغ کتاب نرویم فقط چون در یک آزمون نمره خوبی بهدست نیاوردیم و نتوانستیم یک سال قبول شویم.
زندگی را نخواهیم فهمید اگردست از تلاش و کوشش برداریم فقط به این دلیل که یک بار در زندگی سماجت و پیگیری مابینتیجه ماند.
زندگی را نخواهیم فهمید اگرهمه دستهایی را که برای دوستی به سمت ما دراز میشوند، پس بزنیم فقط به این دلیلکه یک روز، یک دوست غافل به ما خیانت کرد و از اعتماد ما سوءاستفاده کرد.
زندگی را هرگز نخواهیم فهمید اگرفقط چون یکبار در عشق شکست خوردیم دیگر جرات عاشق شدن را از دست بدهیم و ازدل بستن بهراسیم.
زندگی را نخواهیم فهمید اگرهمه شانسها و فرصتهای طلایی همین الان را نادیده بگیریم فقط به این خاطر که در یک یاچند تا از فرصتها موفق نبودهایم.
فراموش نکنیم که بسیاری اوقات در زندگی وقتی به در بستهای میرسیم و یکصد کلید دردستمان است، هرگز نباید انتظار داشته باشیم که کلید در بسته همان کلید اول باشد.شاید مجبور باشیم صبر کنیم و همه صد کلید را امتحان کنیم تا یکی از آنها در را باز کند.گاهی اوقات کلید صدم کلیدی است که در را باز میکند و شرط رسیدن به این کلید امتحانکردن نود و نه کلید دیگر است. یادمان باشد که زندگی را هرگز نخواهیم فهمید اگر کلیدصدم را امتحان نکنیم فقط به این خاطر که نود و نه کلید قبلی جواب ندادند. از روی همینزمین خوردنها و دوباره بلندشدنهاست که معنای زندگی فهمیده میشود و ما باتواناییها و قدرتهای درون خود بیشتر آشنا میشویم.
زندگی را نخواهیم فهمید اگر از ترس زمین خوردن هرگز قدم در جاده نگذاریم
۹۱/۰۴/۲۹