حتی یک کلمه
چهارشنبه, ۱۵ شهریور ۱۳۹۱، ۰۵:۴۰ ق.ظ
یه وقتایی هست که همه چیز اونقدر آروم میشه که حتی دلت نمیاد سکوت رو بشکنی ... فقط می خوای نگاه کنی ... احساس می کنی اونقدر ارومی و راضی ... اونقدر همه چیز سر جای خودشه که هیچ کار دیگه ای نمی خوای بکنی ...
این حال و روز منه ! علت کم نوشتنم هم همینه ... دارم درک می کنم تو این دنیا همه چیز سر جای خودشه ... اگه کسی بخواد تغییر مسیر بده با یک کلمه ، مثل فضیل ایاز ، عطار و ... تغییر می کنه ( آیا وقت آن نرسیده که دلهای شما خاشع گردد ) ... و اگه کسی نخواد تغییر کنه هزاران کتاب عرفان و روانشناسی و مذهبی و ... تو دنیاست که بخواد بخونه ... احساسم اینه که تو وبلاگ اونقدر نوشتم که کسی اگه بخواد تصمیم بگیره نگاهشو عوض کنه ، بتونه اینکار رو شروع کنه ...
۹۱/۰۶/۱۵