خدا با ما نشسته چای می نوشد
شنبه, ۱ مهر ۱۳۹۱، ۰۶:۲۸ ق.ظ
چرا خدا رو اینقدر دور می دونیم که به خودمون اجازه نمی دیم تصور کنیم که همینجا ، همین الان کنارمون حضور داره ... چرا فکر می کنیم خدا مستقیم راهنماییمون نمی کنه ، باهامون حرف نمی زنه و ...
خدا آنچنان آرام و بی صدا نشانه ها رو تو زندگیمون قرار می ده ... آنچنان ریلکس باهامون حرف می زنه ... آنچنان صبورانه منتظره ما ببینیم ... که باورمون نمی شه !
مدتهاست که دارم سعی می کنم نشانه هاشو جدی بگیرم و چقدر نشانه و حرف هست در مسیر ... وقتی احترام گذاشتن به نشانه ها و حرفهاش رو تمرین کردم ، دیدم حضورش چقدر در زندگیم پر رنگه ... دیشب با یه خواب باهام حرف زد ، امروز با یه باد چیزی رو از دستم انداخت ، دیروز با کلمه ای از تلویزیون ... به اطرافت نگاه کن ! ببین امروز می تونی صداشو بشنوی ؟!
۹۱/۰۷/۰۱