نیم نوشته

نیم نوشته های من

نیم نوشته

نیم نوشته های من

نیم نوشته

تجربیات 5 ساله ی من از زمانی که روی زمین فرود اومدم

طبقه بندی موضوعی
پیوندهای روزانه

مسیر

دوشنبه, ۱ آبان ۱۳۹۱، ۰۴:۴۴ ق.ظ
چند روز پیش درکی در مورد تعادل بهم رسید که می خوام بنویسمش ... همیشه میگم ما تعادل نداریم و توانایی کنترل شرایط رو نداریم ... روزهای اولی که اینو می شنیدم می گفتم مگه میشه من تعادل نداشته باشم ؟! این روزها می دونم منظور از تعادل نداشتن اینه که به محض اینکه وارد هر مشکل و مسئله ای میشم درش غرق می شیم ... اینکه به محض اینکه خودمون رو در چیزی وارد می کنیم باقی اضلاع زندگیمون از دست میره ... اونوقت فهمیدم این تعادل چطور به زندگیم برگشت ... باز هم مسیر آرامش با آموزه ها و ابزارش ... درکم این بود : ما مثل بند بازی هستیم که داریم روی طناب زندگی حرکت می کنیم (از کسایی می گذریم که از اولش سقوط کردن و به هیچستان میرن ... ) قبل از ورود به مسیر آرامش بدون ابزار و با دست خالی بودیم ... تا به سمتی منحرف میشدیم سقوط می کردیم و از نو شروع می کردیم (و بعضی هامون به همون مسافران هیچستان می پیوستند و شروع هم نمی کردند و غرق می شدن ) ... این روزها مسیر آرامش دو تا چیز به من داده ... هدفم رو از حرکت و مسیر درست رو می دونم و می بینم ... نگاهم به جلوی پام نیست ... دوم ابزاری که مسیر به من داده (همون اصول روحانی مثل سلامت عقل ، مشورت ، صداقت ، روشن بینی و ... ) مثل چوبی عمل می کنه که به بندباز کمک می کنه هر جا داره تعادلش رو از دست میده ازش استفاده کنه و به تعادل برگرده ... این روزها چوب تعادل رو سفت چسبیدم ... نمی گم از تعادل خارج نمی شم ولی دیرتر ... و وقتی می بینم به سمتی غیر از مسیر متمایل میشم فورا ازش کمک می گیرم و به مسیر بر می گردم ...
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۱/۰۸/۰۱
نیم نوشته

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی