عید
جمعه, ۵ آبان ۱۳۹۱، ۰۶:۱۷ ق.ظ
باز جمعست ... و جمعه ها معمولا آشفته و پریشان بودم ... علتش شاید تنها بودن توی خونه بود ... امروز نمی خوام آشفته باشم ... امروز پر از امیدم ، به رحمت خداوند ، به محبتش ، به بخششش ، به اینکه منو تنها نمی ذاره ... امروز عیده و منو به آغوشش دعوت می کنه ... امروز شیطان درونم رو در پیشگاهش می خوام قربان کنم ... ازش می خوام شهامتی بهم بده که بتونم از خواسته های این وسواس خناس به خاطر عشق بگذرم ... ازش می خوام عاشقم کنه ... عاشق خودش و جهانی که آفریده ... ازش می خوام آرامم کنه ، آرامشی اونقدر عمیق که هیچ طوفانی نتونه از بین ببرش ...
عیدتون مبارک
۹۱/۰۸/۰۵