نیم نوشته

نیم نوشته های من

نیم نوشته

نیم نوشته های من

نیم نوشته

تجربیات 5 ساله ی من از زمانی که روی زمین فرود اومدم

طبقه بندی موضوعی
پیوندهای روزانه

گام آخر

دوشنبه, ۶ آذر ۱۳۹۱، ۰۱:۴۴ ب.ظ
این روزها فکر مشغول گام آخره ... عملی کردن تمام آنچه که یاد گرفتم در زندگیم و رسوندن پیام عشق و امیدی که دریافت کردم به کسانی که هنوز از آشفتگی و نا امیدی رنج می برن ... اول مسیر که بودم فکر می کردم کسی که دوازده گام رو کار کنه چند تا اتفاق براش میافته : اول اینکه دو تا بال قشنگ در میاره و شروع می کنه مثل فرشته ها زندگی کنه !!! بعدش این بود که فکر می کردم این فرشته ی خوشگل حالا باید بیافته به جون تک تک آدمای نا امید و خسته و آشفته ی دنیا که بهشون خبر بده که شما می تونید مثل من فرشته بشید !!!! اینطور نبود ! به پایان گام دوازدهم نزدیک میشم و به درکهایی بیشتر و بیشتر رسیدم ... اول اینکه تا فرشته شدن حالا حالا ها فاصله دارم . دوم اینکه انسان بودن از فرشته بودن خیلی لذت بخش تره ! سوم اینکه تازه اول راهم و بارها و بارها باید از اول مسیر رو با نگاه تازه شروع کنم تا به درکهای جدید و اعماق ناشناخته ی وجودم پی ببرم ... باید هر بار به درون خودم و خدایی که زمانی فکر می کردم بیرون از منه نزدیک تر بشم ... هر روز باید بیدارتر بشم ... و آخر اینکه قرار نیست کسی و چیزی رو تغییر بدم ! فقط قراره در دسترس کسانی باشم که به تجربیاتم نیاز دارن ... باید آماده ی خدمت باشم ... باید آماده ی از خود گذشتگی و عشق دادن باشم به کسانی که این هدیه رو می خوان ... ولی لازم نیست کسی رو هل بدم ... لازم نیست سراغ تک تک آدمهای نا امید و افسرده و در عذاب برم ... چون خدایی که هدیه رو به من داد ، خودش می دونه کی لیاقت و طاقت و ظرفیت اون رو داره ... من فقط می شم ابزار دست همون خدای مهربون ...
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۱/۰۹/۰۶
نیم نوشته

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی