نیم نوشته

نیم نوشته های من

نیم نوشته

نیم نوشته های من

نیم نوشته

تجربیات 5 ساله ی من از زمانی که روی زمین فرود اومدم

طبقه بندی موضوعی
پیوندهای روزانه

مشارکت

شنبه, ۲۰ مهر ۱۳۹۲، ۰۸:۴۰ ق.ظ
سلام دوستان . خدا رو شکر می کنم بخاطر روزهایی زیبایی که درش زندگی می کنم ... این روزها دارم توی آرزوهای چند سال پیشم زندگی می کنم ... ولی ذات آدمیزاده که هر بار می فهمه آرزوهاش چقدر کوچیک بودن ! این معنیش شکر گزار نبودن نیست ...  خدایا ... فکر نمی کردم اینقدر آرامش رو یکجا بهم هدیه بدی ... خدایا ... فکرش رو هم نمی کردم اینهمه داشته رو توی زمانی به این کوتاهی بهم بدی ... خدایا ... فکرش رو هم نمی کردم اینهمه دوست خوب داشته باشم ... ولی بعد از شکر گزاری ، احساسم رو هم بگم ... با تغییر شغلم ، شروع شدن کلاسای دانشگاه ، و شلوغ شدن کارم ، دیگه مثل سابق طی سه شماره 1 ، 2 ، 3 خوابم نمی بره ! این روزها بد خواب شدم و خوابهای عجق وجق می بینم ، دائم فکم رو به هم فشار می دم ، احساس سردرگمی می کنم ، کمی ترس دارم ... بعد از 15 سال دوری از کلاس و درس و مدرسه یک دفعه باید با حد و مشتق و تابع سر و کله بزنم ... (بابت درسهای کامپیوتر حس خوبی دارم چون انگار از استادها بیشتر می دونم ) ولی در مقابل ریاضی ترسیدم ... توی کار جدیدم بین 20 ، 30 تا کار نیمه نصفه قرار گرفتم و انگار فلج شدم ... انگار روزهام زیادی کوتاهه و یه چیزی کمه ... برای کارم هنوز دفتر پیدا نکردم (و جالبه ! دنبالش نمی گردم و انتظار دارم یهو دفتر بیاد در خونه رو بزنه ! ) ... و کلی مشغله دیگه ... خدایا ! هدایایی که دادی رو با جون و دل پذیرفتم ... حالا جنبه و ابزار لازم برای استفادشون رو هم بهم بده ...
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۷/۲۰
نیم نوشته

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی